نشریه آیینه روبرو

ماهنامه علمی،فرهنگی،سیاسی آیینه روبرو-دانشگاه اصفهان

نشریه آیینه روبرو

ماهنامه علمی،فرهنگی،سیاسی آیینه روبرو-دانشگاه اصفهان

انسان‌شناسی (مبانی معرفتی نهضت علمی - 2)

دوشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۱۱ ق.ظ
محور خلقت عالم هستی، انسان است. انسان معجونی است از همه عالَم هستی. همه عالَم هستی در انسان خلاصه‌شده و انسان عصاره خلقت است. به عبارت دیگر انسان جامع همه‌ی عوالم هستی است.
انسان شاهکار خلقت، نماد و نشان قدرت و عظمت حق تعالی است. باید دانست که نوع نگاه به انسان و نوع انسان‌شناسی رابطه مستقیم با نوع زندگی و نظام آن و همچنین تمدن و فرهنگ دارد. یعنی هر نوع انسان‌شناسی نوعی خاص از تمدن را رقم خواهد زد.
پس لازم است برای ایجاد بهترین تمدن - تمدن الهی - بهترین نوع شناخت نسبت به انسان را حاصل کنیم و از دریچه این انسان‌شناسی، نهضت علمی را رقم بزنیم.

انسان‌شناسی (مبانی معرفتی نهضت علمی - 2)
 
1-    چرا باید انسان را بشناسیم؟ انسان‌شناسی در ایجاد فرهنگ و تمدن و زندگی، از اهمیت بالایی برخوردار است.  به طوری که موضوع علم و حکومت و نظام زندگی و ... انسان است.
محور خلقت عالم هستی، انسان است. انسان معجونی است از همه عالَم هستی. همه عالَم هستی در انسان خلاصه‌شده و انسان عصاره خلقت است. به عبارت دیگر انسان جامع همه‌ی عوالم هستی است.
انسان شاهکار خلقت، نماد و نشان قدرت و عظمت حق تعالی است. باید دانست که نوع نگاه به انسان و نوع انسان‌شناسی رابطه مستقیم با نوع زندگی و نظام آن و همچنین تمدن و فرهنگ دارد. یعنی هر نوع انسان‌شناسی نوعی خاص از تمدن را رقم خواهد زد.
پس لازم است برای ایجاد بهترین تمدن - تمدن الهی - بهترین نوع شناخت نسبت به انسان را حاصل کنیم و از دریچه این انسان‌شناسی، نهضت علمی را رقم بزنیم.


2-  انواع انسان‌شناسی:
همواره  در طول تاریخ دو نوع نگاه به انسان وجود داشته و شیوه و نظام زندگی و شریعت در هر زمان - چه حق و چه باطل- مبتنی بر آن تعریف از بشر، طراحی و ارائه و اجرا می شده است. چرا که همیشه بشر، شناختی از خود ارائه می‌دهد تا بتواند بر اساس آن، زندگی خود و دیگران را سامان دهد. (دقت شود)
در عصر حاضر نیز، تفکر غربی و تمدن مدرن مبتنی بر نوعی خاص از انسان‌شناسی به وجود آمده است.


أ‌-        انسان‌شناسی الهی:
خداوند خالق انسان است و او را به طور دقیق و همان طور که هست، معرفی نموده تا انسان بتواند از طریق این شناخت، به معرفت حق دست یابد. این نوع انسان‌شناسی همواره وجود دارد. چرا که همواره حجت حق  هست و شریعت حق نیز وجود دارد. پس انسان‌شناسی حق، همواره جریان دارد.


ب - انسان‌شناسی غیر الهی:
وقتی آن نوع از انسان‌شناسی را که خداوند متعال از سوی انبیا و اولیای خویش تبیین فرموده را انسان‌ها نپذیرند، چون نظام زندگی برای ایجاد، نیاز به انسان‌شناسی  دارد، پس بشر بدون توجه به وحی و حق، خود را معرفی می‌نماید. مطمئناً بشر بدون کمک وحی و حق نمی‌تواند خود را بشناسد و راه به خطا خواهد برد.


3-  انسان‌شناسی غیر الهی و جایگاه آن در عصر حاضر:
پس از قرون وسطی و دوران رنسانس، بشر با ارائه معرفت جدیدی نسبت به خود، پا به عرصه وجود گذاشت و مبتنی بر اندیشه‌های فلسفی (فلسفه به عنوان تبیین‌کننده‌ی این اندیشه‌های جدید)، شریعتی نو طراحی کرد و تولید نمود و به آن قابلیت اجرایی داد و افقی جدید در تاریخ بشر گشود و عالَمی خاص برای بشر به وجود آورد که بر همه بشریت سیطره یافت.
انسان مدرن، موجودی است که بجای حق تعالی نشسته و به دنبال حاکمیت بلامنازع در جهان است و هرچه مانع این حاکمیت باشد را از میان برمی‌دارد. تمدن غرب، ظهور این نوع نگاه به انسان است. همه شئونات تمدن غربی اعم از اقتصاد و سیاست و فرهنگ و تکنولوژی و ... ظهورات این نوع انسان‌شناسی هستند.
 
4- ماهیت انسان‌شناسی الهی و جایگاه آن در عالَم و حوزه تمدنی:
انسان در نظام معرفتی و تفکر الهی، جایگاه خلیفه اللهی دارد. این انسان ظرفیت آن  را دارد که خلیفه خدا در ارض  و قلب او محل تجلی کل اسماء الهی گردد. انسان بر صورت خدا آفریده شده است. همچنین انسان ظرفیت مثل خدا شدن دارد. انسان ظاهر و باطن- جسم مادی و عنصری و روح مجرد و روحانی- دارد که این دو ارتباطی خاص باهم دارند..
همه وجود انسان خصوصاً روح با حضرت حق ارتباطی خاص دارد، انسان عین ارتباط با حضرت حق است و وجود انسان تجلی حق در عالَم هستی است.


انسان از همان ابتدا انسان بوده است. روح انسان همچون حق تعالی در همه عوالم هستی حضور دارد  و عین حضور و حیات است. انسان حقیقتی است از ملک تا فوق عرش الهی؛ انسان دارای ابعاد و وجوه مادی، برزخی، قیامتی و فوق قیامتی است و همه‌ی این مراتب را همواره حضور دارد (دقت شود). روح انسان، موجودی مجرد، فوق زمان و مکان، جامع کمالات معنوی و حضورش در همه‌ی عوالم هستی به تمامه است.
ظهور روح انسان، در عالم طبیعت، در بدن مادی عنصری است. توجه او به هر جا که باشد، آنجا حاضر است و مکان و زمان را درک می‌کند.
این انسان اگر عبد خدا باشد و به کمال برسد، محور کائنات خواهد بود. این‌چنین انسانی، تمام زندگی‌اش سراسر عبودیت حق است و برای حق تعالی است.


در انسان‌شناسی الهی، مقام و جایگاه و وجود انسان، در دو قوس نزول و قوس صعود مورد بررسی دقیق قرار می‌گیرد. بدین صورت که وضعیت انسان در قوسین، انتهای قوس نزول و ابتدای قوس صعود و برعکس مورد بررسی دقیق قرار می‌گیرد. انسان به جایی می‌تواند برسد که خداوند دست و چشم و گوش او شود و بالاتر اینکه انسان چشم و گوش و دست خداوند متعال گردد. انسان، در نظام انالله و اناالیه راجعون معنا می‌شود.
تمدن برای چنین انسانی، تمدن و فرهنگ غنی اسلامی و الهی است. نظام زندگی انسان در همه حوزه‌های فردی و اجتماعی باید چنان باشد که انسان کامل تربیت شود.


انسان‌شناسی الهی، دریچه شناخت رب، عالَم هستی، توحید، معاد، امامت، ولایت، همه حقایق عالَم آن‌چنان که آفریده‌شده‌اند، شریعت و ... است. «من عرف نفسه فقد عرف ربه.»

علیرضا نهری



  • نشریه آیینه روبرو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی