انقلاب اسلامی، ظهور اراده الهی
سیاست با عرفان چه مناسبتی دارد؟
برای پاسخ به این پرسش در اول امربایستی، به بررسی هدف خلقت انسان و همچنین چرایی این پرسش بپردازیم که تمام فعالیت ها اعم از سیاسی،اقتصادی،فرهنگی و..را تحت الشعاع قرار میدهد.
خداوند تبارک و تعالی،خالق انسان و عالم هستی است و مطمئنا او را برای اهدافی خاص افریده است.همه اهداف خلقت در عبودیت نهفته است وعبودیت انسان در مقابل حق وقتی محقق می شود که همه ابعاد وجودی انسان و همه شئونات زندگی اش مطابق با شریعت حق و تحت حاکمیت الله باشد، یعنی اگر همه مناسبات زندگی انسان اعم از مسائل فردی،اجتماعی،سیاسی و اقتصادی و..مبتنی بر قواعد شریعت حق باشد،عبودیت صحیح محقق شده است و لا غیر.پس تحت حاکمیت طاغوت و سیستم ها و نظامهای سکولار و غیر دینی و غیر الهی،نمی توان عبد خدا شد.در عرفان،عارفان حقیقی همه اهل شریعت اند.حادثه مهم انقلاب اسلامی هم به رهبری یک فقیه عارف روی داد،امام هم عارف بودند و هم رهبر بزرگ سیاسی،ما در عمر خود عارفی را شناختیم که در عرفان مقام بلند داشت و میتوانست در مواقع دشوار تصمیم های سیاسی شجاعانه بگیرد.عرفان و سیاست از هم جدا نیست بلکه بنیان سیاست، عرفان است.
به گفته امام خمینی (ره) دین اسلام تنها عبادت کردن ،نماز خواندن،روزه گرفتن و.. نیست،این را مستکبرین شایع کرده اند که اسلام این گونه است و ربطی به سیاست ندارد در حالی که اسلام در مقابل ظلم ایستاده و از مظلومان دفاع کرده و بر پایه عدالت است وچه بسا در قران کریم هم آیات سیاسی بیش از آیات عبادی می باشد.پس برای رسیدن به یک سیاست خردمندانه باید افق های آن را دید و شناخت که شناخت این افق کار متفکران است ومتفکران عارف...چرا که عارف است که افق را می یابند و نشان می دهند. اوست که حقایق را با تمام وجود یافته است...
اگر یک سیاست مدار اهل عرفان نباشد نمی تواند جامعه را به سمت هدف الهی و توحید پیش ببرد چون کسی که حکومت را در دست می گیرد باید تمام پیچیدگی ها و شدن و نشدن ها را بداند و این محقق نخواهد شد جز اینکه، خود شخص جامع اسماء الهی باشد چرا که برای اجرای قانون الهی انسان باید فانی فی الله و غرق در اراده خداوند شود تا اینکه همه کارهای جامعه را بر اساس اراده الهی و هدف حق پیش ببرد با این کار تشریعیات الهی به طور دقیق ،منطبق بر تکوینیات عالم هستی قرار می گیردوجامعه را به سمت وحدت،به غایت خویش سوق می دهد. برای تحقق جامعه ی توحیدی ،حکومت باید زمینه ی تحقق اراده تشریعی حضرت حق بلکه عین آن باشد و تنها حکومتی چنین است که به دست نبی یا امام یا جانشین او ایجاد شود. اصلی ترین هدف یک حکومت محیا کردن فضای خاصی برای زندگی بشر است که سراسر عبودیت حضرت حق باشد و انسان الهی در آن تربیت شود که در این برهه از زمان ولایت فقیه که نوری است از سوی خدا، راه و صراط مستقیم الهی و تنها راه رسیدن به سعادت و حیات طیبه و جامعه توحیدی و تمدن الهی را برای جهانیان مهیا کرده است.والسلام.
نیلوفر وحید
- ۹۴/۰۷/۲۲