یکی از ضرورتهای خواندن فلسفه و عرفان است که این دو علم، در پرورش ذهن آدمی و آماده نمودن آن برای فهم معارف غامض و پیچیده قرآن و روایات، نقش مهمی ایفا میکند. آیات قرآن کریم و نیز روایات وارده از ناحیه ائمه اطهار علیهمالسلام در یک سطح نبوده و فهم برخی از آنان بدون حدت ذهن و قدرت بالای فکری میسر نیست.
هوالاول والاخر والظاهر والباطن و تبت یدا ابی لهب و تب باهم متفاوتاند. برخی فرازهای خطبه اول نهجالبلاغه و بعضی خطب دیگر این کتاب عزیز را چه کسی بی فهم مقدمات عقلی و فلسفی آن را درمییابد؟
یکی دیگر از ضرورتهای دیگر مطالعه فلسفه و عرفان آن است که ما برای تبیین، تفسیر، توجیه و دفاع از نصوص دینی و آیات و روایات نیاز به چارچوبِ فکری و نظام فکری و تحلیلی منسجم داریم. فلسفه بهخصوص حکمت متعالیه و نیز عرفان نظری این چارچوب را برای ما فراهم میکند. بهراستی ما برای تبیین آیات و روایات توحیدی که بهطور پراکنده و در سطوح مختلف در قرآن کریم و روایات آمده چه چارچوبی در اختیارداریم بهجز چارچوب فلسفه اسلامی یا کلامی که بهشدت متأثر از فلسفه اسلامی است؟ در دفاع از معارف الهی و اسلامی آیا نباید از فلسفه بهره برد؟ چه کسی و چه مکتبی در دهه سی و چهل شمسی در مقابل امواج مارکسیستی و مادی که سراسر جامعه ایران را فراگرفته بود ایستادگی کرد؟ آیا جز فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه که توسط علامه طباطبایی و استاد شهید مطهری بیان میگشت؟
در اینجا خوب است به سخن حکیمانه مقام معظم رهبری اشارهکنیم که میفرمایند:
با یکی از مراجع عظام تقلید دراینباره بهصورت حضوری صحبت کردم. به ایشان عرض کردم که درباره تدریس فلسفه همیشه در حوزههای علمیه دو نظر وجود دارد و حضرتعالی در مقام منع هستید، اما علت اینکه بنده از تدریس فلسفه حمایت میکنم این است که اگر فلسفه اسلامی در حوزه تعطیل شود، دیگران فلسفه پوچ غربی را با رنگ اسلام به حوزهها و دانشگاهها عرضه میکنند. غیر اسلام بهجای اسلام عرضه میشود و لازم است برای ایستادن در مقابل چنین انحرافی فلسفه اسلامی در حد نیاز در حوزهها تدریس شود. این مرجع تقلید سکوتی اختیار کردند که حاکی از رضایت ایشان داشت. (به نقل از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ماهنامه حاشیه، ش 1، مهر 90، ص 13)
داوود عرفانی فر
- ۰ نظر
- ۲۱ دی ۹۴ ، ۲۱:۴۱